چرا دیوونگی نسبت به حساب نمیاد؟

مثلا بگن تو چه نسبتی باهاش داری؟

منم بگم " دیوونشم "



تاريخ : چهار شنبه 16 ارديبهشت 1394 | 21:31 | نویسنده : فرناز |

 

در مرد ها حسی هست که اسمشو میذارن غیرت

و به همون حس در خانوم ها میگن حسادت

اما من به هر دوشون میگم "عشق"

تا عاشق نباشی , نه غیرتی میشی نه حسود



تاريخ : چهار شنبه 16 ارديبهشت 1394 | 21:24 | نویسنده : فرناز |

 

قلب عزیز خفه شو  و در همه ی کارها دخالت نکن ...

همین که خون رسانی کنی کافیست ...

اگر هم خسته شدی , اجباری نیست به کار کردن ...

 

 

 

 



تاريخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394 | 15:24 | نویسنده : فرناز |

 

چی شد سیگاری شدی؟؟

- یه شب باران میومد خیلی تنها بودم

چی شد که ترک کردی؟؟

- یه شب بارون میومد دیگه تنها نبودم

چی شد الکلی شدی و سیگارو دوباره شروع کردی؟؟

- یه شب بارون میومد دوباره تنها شدم

چی شد آوردنت اینجا بستریت کردن؟؟

- یه شب بارون میومد ... خیلی تنها بودم ... تو خیابون دیدمش ... اون تنها نبود

 

 



تاريخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394 | 15:14 | نویسنده : فرناز |

 

کاشکی خدا بهم میگفت : دیگه خسته شدی بیا اینم همونی که میخواستی

 

 



تاريخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394 | 15:10 | نویسنده : فرناز |

 

" خرابه این دنیا یکم "

" خراب شه این دنیای غم "



تاريخ : دو شنبه 6 بهمن 1393 | 19:36 | نویسنده : فرناز |

 

 گرمایی بوده ام همیشه

 اما بین خودمان بماند

 سرمایی میشوم وقتی

 "پای آغوش تو درمیان باشد"



تاريخ : دو شنبه 6 بهمن 1393 | 19:23 | نویسنده : فرناز |

 

عشق یعنی یجوری نگاش کنی که انگار قحطیه آدمه

 

 



تاريخ : یک شنبه 28 دی 1393 | 9:41 | نویسنده : فرناز |

 

از همون شبی که نگفت شب خوش , فهمیدم شباش با یکی دیگه خوشه



تاريخ : یک شنبه 28 دی 1393 | 9:32 | نویسنده : فرناز |

 

به دنبال کدام پایان , خلاف جاده ایستادی ؟

چرا تا عادتت کردم , به فکر رفتن افتادی ؟

چرا باید به تنهایی , دوباره بی تو برگردم ؟

کجای جاده بد بودم ؟ کجای قصه بد کردم ؟



تاريخ : یک شنبه 28 دی 1393 | 9:25 | نویسنده : فرناز |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
.: Weblog Themes By BlackSkin :.